عشق خطر ناک من

+خوب ا/ت من از اون روز که خریدمت بهت علاقه مند شدم حالا نظر خودت چیه
& خوب من ، من باید فکر کنم
+باشه
&چرخ و فلک شروع به حرکت کرد وقتی اومدیم پایین که گفت
+ اگر دیگه نمی خوای بازی کنی بریم
&باشه رفتیم سوار ماشین شدیم و رفتیم فکر کنم ناراحتش کردم خوب در اصل من دوسش داشتم ولی خوب چون یهویی گفت نمی دونستم چیزیی بهش بگم وقتی رسیدیم رفت داخل اتاقش منم رفتم داخل اتاقم تا چند دقیقه دیگه برم بهش واقعیت رو بگم
ویو شوگا
رفتم تو اتاقم از حرفش خیلی ناراحت شدم فکر کردم حداقل می تونم فراموشش کنم
پایان ویو شوگا
ویو ا/ت بلند شدم رفتم اتاقش دیدم نیست صدای اب می یومد فکر کردم داره دست و صورتش رو می شوره ولی با بالا تنه لخت اومد بیرون جلو چشمام رو گرفتم که منو بین خودش و دیوار گیر انداخت
+ چرا اومدی داخل اتاقم
-خوب هیچی ولش کن
+ بدون دلیل که نیومدی
& خوب من خواستم در مورد اون حرف داخل چرخ و فلک گفتی صحبت کنم
+ خوب بگو می شنوم
&خوب من راستش دوست دا م ولی چون یهویی گفتی نمی دونستم چی بگم که یهو شروع کرد به بوسیدنم که منم همرتیش کردم که یکی درو باز کرد








❤️❤️😘⁦(⁠◍⁠•⁠ᴗ⁠•⁠◍⁠)⁠❤⁩